پنجشنبه / ۲۶ تیر / ۱۴۰۴ Thursday / 17 July / 2025
×
کدامین آیینه جز صحنه سراغ دارید که شفاف و بی زنگار، درون و برون ادمی را منعکس کند؟ تمامیت ساحت صحنه  آیینه ایست که به محض حضور بازیگر در حریمش بی محابا ودر امنیت مطلق ضمایر پیدا و ناپیدای نقش را در  در معرض دیدگان مخاطبان قرار می دهد.
نگاهی به هفتمین جشنواره استندآپ و مونولوگ هفت   ✍🏻علیرضا روح نواز 

نگاهی به هفتمین جشنواره استندآپ و مونولوگ هفت

✍🏻علیرضا روح نواز

روزگاریست که دل چهره مقصود ندید، ساقیا آن قدح آیینه کردار بیار؛

کدامین آیینه جز صحنه سراغ دارید که شفاف و بی زنگار، درون و برون ادمی را منعکس کند؟ تمامیت ساحت صحنه  آیینه ایست که به محض حضور بازیگر در حریمش بی محابا ودر امنیت مطلق ضمایر پیدا و ناپیدای نقش را در  در معرض دیدگان مخاطبان قرار میدهد. آیا بازیگران در خلوت خود در ذهنشان این سوال نقش خواهد زد که، خودت چی؟ خودت را آنطور که باید و شاید شناخته ای؟ آیا عجیب نیست پیش از آنکه خود را بشناسیم چگونه می‌توان مدعی شد که  روحیات و احوالات کاراکتری که نقش اش را ایفا میکنیم، شناخته ایم؟

طیف کمی از بازیگران خود ساخته به این جایگاه رسیده اند و هرگاه در صحنه و جلوی دوربین قرار گیرند، در رابطه با قضاوت داوران یا تماشاگران در نقش افرینی، چه تحسین و تقدیر شوند و یا برعکس، دچار دلهره و چالش نمی شوند. اینان کم کار بوده و هر نقشی را  نمی پذیرند و شوق و شور دیده شدن که خواسته هر بازیگری است یک امر طبیعی و فطری است‌. خدا نیز گفتا گنجی بودم مخفی دوست داشتم دیده شوم لذا آدمیان را خلق کردم،

به قول حافظ سایه معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد؟

ماا به او محتاج بودیم، او به ما مشتاق بود.و… ادمی آنگاه که گوشی برای شنیدن درد و رنج پنهانش نیابد در فضای سنگین سکوت، پریشان و سر گشته در جاده بی آغاز و بی پایان زندگی، تنها و غریبانه ،آهسته آهسته گام برمی‌دارد و جاده سوزان فراق و درد هجران  را با نم نم اشگهاش تسلی میدهد و انسان تنها موجودی است که از خوشی و ناخوشی احوال خویش اگاهست. ونیز رنج دانایی متعلق اوست لذا میتواند زبان به شکایت بگشاید. بقول حافظ/ این چه استغنااست یا رب  و ین چه قادر حکمتست…کاین همه زخم نهان است ومجال آه نیست. انسان تنها موجود مرگ اندیش است و گاه پیش از مرگ فیزیک بنا بر دلایل معلوم و مجهول دچار مرگ عاطفی و معنوی شود. نغز گفت رند شیرازی سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی، دل ز تنهایی به تنگ آمد خدا را همدمی

هنرمندان و هنرجویان در چنین فرصت‌های طلایی باید با مضمون بکر و جذاب در ساحت صحنه سوای ژانرها و سبک‌ها متنوع دراماتیکی منجمله در  ( استند آپ کمدی و یا  مونولوگ) با ایده ای بکر و منولوگی  تاثیر گذار حضور بیابد.

راقم معتقدم  برپایی چنین رویداد هنری اگر هیچ حسنی نداشته باشد لااقل  در گردهم ایی هنرمندان و دوستداران هنر تئاتر و گفتمانی که بی واسطه بین اجرا کنندگان و تماشاگران رخ می‌دهد، بسیار ارزش مند است.

من کمترین رهرو  کوی رازناک نمایش بعنوان مدعو در هفتمین جشنواره  استند آپ کمدی و نمایش  مونولوگ حضور داشتم که در دو سطح متفاوت با تجربه و کم تجربه با همت و تلاش مدیریت محترم اموزشگاه سینمایی و هنری هفت در خرداد ماه سال جاری( ۱۴۰۴) برگزار شد. منهای اظهار نظر  جامع و مانع در کم و کیف اجرای شرکت کنندگان ، آنچه که برایم جالب و مهم بود انتخاب مضمون و تم  موضوع و محتوا در هردو مورد مذکور بود‌‌. اگاهیم که هر کلامی و جمله ای در متون نمایشی اعم از دیالوگ یا مونولوگ محور، اگر فاقد غنای دراماتیکی از منظر معنا و مفهوم و محتوا باشد، نه دیالوگ محسوب می‌شود و نه مونولوگ ‌کلامی که جان و فکر و روان تماشاگران را چه در حین اجرا و چه بعد اجرا درگیر نکند و تغییری در زاویه دید به جهان و هستی و خود شناسی را در مخاطبان  ایجاد نکند، در حد کلام معمولی است و خوشبختانه در چند اجرای استنداپ کمدی ماجراهایی روایت و تماشایی می‌شد که  حاکی از اگاهی اجرا کنندگان از اوضاع و احوال امروزین بود که اگه در علاج شان روح جمعی جامعه، اقدام نکند در آینده ای نچندان دور اعم از سبک و روش تربیت فردی و جمعی و کم رنگ شدن اخلاق و معنویت. تنگناهای اقتصادی و خاصه فرهنگ وهنر، با چالش‌های طاقت فرسا دست به گریبان خواهیم شد.هنرمندان متعهد  بازبان هنر و ادبیات  بهتر میتوانند در تعالی جامعه نقش خودرا ایفا کنند.

هنرمندی که اقتضای جامعه اش را نشناسد و یا بی تفاوت از کنار ش بگذرد. نبودش به زبودن و بعضی از  اجراها( استند آپ کمدی) با مضمون مناسب مشاهد شد و اجرای چندنفر نسبتا حرفه ای، جالب و چشمگیر بود و چند نفر نیز در اجرای این نوع کمدی، هنوز فاصله دارند. در بخش مونولوگ غالب کارها ازمنظر  موضوع و محتوا  قابل اعتنا بود. غالب موضوعات در رابطه با تنهایی، رنج زیستن تا سرحد خودکشی و خود ویرانگری برای خوشبختی و سعادتمندی فرزند و یا دوست و غیربود. حسرت کم رنگ شدن  آیین مهرورزی و منشور عاشقی بوضوح در مونولوگ ها حس میشد و چند نفر در اجرا خیلی خوب ظاهر شدند و بعنوان یک مخاطب از حضور در جشنواره مذکور لحظات بیاد ماندنی را تجربه عینی کردم

در خاتمه به مدیریت محترم اموزشگاه هنری وسینمایی هفت و تیم های شرکت کننده هفتمین جشنواره ( استند آپ کمدی_ مونولوگ) خسته نباشید و  دست مریزاد می‌گویم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *