پنجشنبه / ۲۶ تیر / ۱۴۰۴ Thursday / 17 July / 2025
×
در بحبوحه ی بازی نقد و تحلیل و تفسیر، سخن از "تدقیق و موشکافی" خوشتر است. به عبارتی، گاهی به جای درگیر شدن با جوانب متعدد وَ عمق محتوای هر متنی، تأمل در لایه های بیرونی، سطحی و ملموس آن به عنوان پله‌ ی ابتدایی، نوعی پیشگیری از معضلات پیش رو وَ نادیده گرفته شده است.
پدر، پسر، پیر پسر   نیم نگاهی به فیلم “پیرپسر” ساخته اکتای براهنی   ✍سیده فرخنده پورنصرانی

پدر، پسر، پیر پسر

نیم نگاهی به فیلم “پیرپسر” ساخته اکتای براهنی

✍سیده فرخنده پورنصرانی

در بحبوحه ی بازی نقد و تحلیل و تفسیر، سخن از “تدقیق و موشکافی” خوشتر است. به عبارتی، گاهی به جای درگیر شدن با جوانب متعدد وَ عمق محتوای هر متنی، تأمل در لایه های بیرونی، سطحی و ملموس آن به عنوان پله‌ ی ابتدایی، نوعی پیشگیری از معضلات پیش رو وَ نادیده گرفته شده است. Montaigne de Michel فیلسوف ِ خوشفکر فرانسوی قرن شانزدهم، به دور از هر گونه نظرسازی چنین بیان نمود که برای حل مسئله ای بزرگ باید آن را به اجزای کوچک تقسیم کرد. با کمی درنگ در این جمله در می یابیم که هدف او انتقال روش حل مسئله نبود، بلکه “تلنگری” به اذهان بود تا به درستی فهم کنند که نقاط بزرگ در ابتدا از نقاط ریز و خُرد تشکیل میشوند و اگر زودتر از موعد به آنها توجه نشود، به معضل بزرگتری تبدیل خواهند شد.

در این راستا فیلم های اخیر هر کدام با تمام قوت و قدرت و با دور زدن سانسور و نشان دادن صحنه های عاشقانه و معمول زندگی زناشویی در تلاش هستند که با نمایش ابژه ها و بیان سوژه های گوناگون در قاب مشکلی حیاتی و دردسرساز، “سوز اقتصادی و درد بی پولی” را که مسبب بیشتر آنها هستند، نمایش دهند. در این میان فیلم تأمل برانگیز اکتای براهنی به نام

“پیرپسر” تهی از چنین موقعیتی نیست و به همین دلیل و در ادامه از چند زاویه ای شاخص مورد بررسی قرار گرفته است. البته مقصود از تحلیل این فیلم بیان کردن داستان نقاط قوت و ضعف تقدیر صرف بازیگران و یا جرئت و جسارت و تحمل

کشمکش های فراوان برای ارائه ی آن نیست، بلکه “آشکارسازی مفاهیم ویژه و پنهانیست” که بر اندیشه ی نویسنده و کارگردان و سایر فعالان سایه انداخته تا چنین نمایش “اخلاق محوری” بر پرده نمایان شود ( بر اساس تجربیات و علاقه‌ ی

اکتای براهنی به ادبیات کلاسیک روسیه و با اقتباس از مورد خاص Dostoevsky Fyodor)

از زاویه ی خانوادگی_ روانی

جدا از دیالوگهای سیاسی، فلسفی و حتی گاهی الهیاتی میان پدر و پسرها، بُعد روانکاوانه ی این تثلیث دارای اهمیت است؛

رابطه ی پدر با علی یا پیرپسر، پدر با رضا یا حرامزاده و ارتباط دو سویه ی علی و رضا.

در فیلم به صراحت میبینیم که نوع نگاه پدر به هر یک از پسرها فرق دارد و با هر کدام از دریچه ی ضعف آنها مکالمه میکند.

اما هر دو پسر با یک شخصیت معتاد و مرموزی طرف هستند که جز پول و خوردن و کشیدن و هوسبازی نقش دیگری ایفا نمیکند، یا شاید هم از دید آنها پدر و حامی نیست. بر همین اساس، دو برادر سعی در ادراک هم دارند تا خلا پدرانه و نیز مادرانه حس نشود. این پیچیدگی و آشوب روابط خانوادگی منجر شده است تا عامل اصلی داستان یعنی پیرپسر، در سکوتی

معنادار فرو رود و تنهایی و عزلت نشینی با انواع کتابها را برگزیند. در حقیقت این فرد نمود طرحواره و کهن الگوییست که در کودکی صدا و فریادَش توسط پدری دیکتاتور خفه شده که در سنِ بالا چنین خجالتی و یا به زعمِ

رعنایِ فیلم، خوب نایاب شده است؛ خوبیای که الآن هر کسی ندارد و سرمایه است.

آنچه که در این فرایند عاطفی جریان دارد، رقابتِ میان لذت و اخلاق، تمسخر و تفکر، صورت و سیرت، انحراف

و راستی، دروغ و صداقت و تزویر و اعتماد است. در یک کلام، “جَنگ و بازیِ روانی و

سرکوبگری لست”. شرایطی که ایجادکنندهی حالتهایی از افسردگی، مالیخولیایی و سادومازوخیستی است.

از درزِ اجتماعی

با شناختی تقریبی از شخصیت پیرپسر میتوان آرامش ظاهری او را در مکانهای مختلف نظیر فضای کاری فهم کرد. اینکه

میتواند دعوا کند، اما نمیکند؛ میتواند دشنام دهد، لکن نمیدهد؛ میتواند نامردی و خیانت کند، ولی

نمیکند. تنها به هر گونه عمل اخلاقی و شایسته که خلافِ عقیده ی پدر است اصرار میورزد.

چنین رفتاری )بر پایه ی ادب و اهل مطالعه( از سوی جامعه ی سرمایه داری مضحک و بچهگانه به حساب می‌ آید و دقیقاً همین

شرایط و وضعیتهای متناقض است که رخت پیری را زودتر از موعد بر تن پسر داستان نشانده است؛ بهتر است بگوییم

“خوب بودن” بیش از حد وُ باستانی که همان “خَر بودنِ” امروزی فرض میشود.

یک نکته ی اجتماعی دیگر، آن بخش از داستان است که وارد گالری هنری میشود و ما را به جمع افرادی دعوت مینماید

که در صورت برای هماندیشی ادبی و هنری و عرض کلام گرد هم آمده اند. در حقیقت، آشفتگی درونی و ندانم های

شخصیتی و دو راهی های زندگی معاصر آنها را به چنین اتمسفر مشترک و مثالا روشنفکرانه سوق داده

است که با اعمالی شاید خالف عرف به دنبال تسکین روح خویش و رهایی هستند.

از منظرِ اسطورهای

روایتی رومی از son his devouring Saturn با تمرکز بر نقاشیِ Goya Francisco،

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *