چهارشنبه / ۳۱ اردیبهشت / ۱۴۰۴ Wednesday / 21 May / 2025
×
شیطنت های ملیح اسطورها وجهه دراماتیکی یافت؛

نگاهی به متن و اجرای پسر کوههای بلند کاری از نگار نادری

نویسنده با اقتباس و دریافت ازاد از  روایت سام و ماجرای زاد زال شاهنامه حکیم توس، روایتی را دراماتیز کرد که رویدادها و اتفاقات برآمده از تخیل مولف با روایت شاهنامه متفاوت بود اما وی با پایبندی و حفظ روایت مبنی بر ماجرای زاد زال و خشمگین شدن سام و رها کردن وی در دامنه کوه و مراقبت و پرورش زال توسط سیمرغ و حمایت همه جانبه سیمرغ از زال دستان، در متن آمده است.
نگاهی به متن و اجرای پسر کوههای بلند کاری از نگار نادری

شیطنت های ملیح اسطورها وجهه دراماتیکی یافت؛

نگاهی به متن و اجرای پسر کوههای بلند کاری از نگار نادری

✍علیرضا روح نواز

 نویسنده با اقتباس و دریافت ازاد از  روایت سام و ماجرای زاد زال شاهنامه حکیم توس، روایتی را دراماتیز کرد که رویدادها و اتفاقات برآمده از تخیل مولف با روایت شاهنامه متفاوت بود اما وی با پایبندی و حفظ روایت مبنی بر ماجرای زاد زال و خشمگین شدن سام و رها کردن وی در دامنه کوه و مراقبت و پرورش زال توسط سیمرغ و حمایت همه جانبه سیمرغ از زال دستان، در متن آمده است. نکته مهم ساختار درام از آغاز تا پایان تلفیقی از زمان اسطوره ای و (زمان فیزیکی) در توالی رویدادها بود که در ذیل خواهد آمد.سبک و سیاق اجرا در ژانر کمدی پارودی( طنز_کمدی) نقالی و تقلید و نیز  شکستن دیوارچهارم  و خلق صحنه ها بر اساس قواعد  فاصله گذاری و به دور از کنش‌های جفنگ  و لودگی بود.

کارگردان در حد اعتنا و متعارف و نسبتا  موفق شد  که در لبه مرز واقعگرایی و فرا واقعگرایی نمایش را با بهره جستن از شیوه های متنوع نمایشی که رنگ و لعاب ایرانی داشت، برای مخاطبان نوجوان و جوان و حتی برای بزرگسالان باور پذیر و جالب تماشایی کند. مرز واقعگرا ( نقالی _ راوی: امیر تنها، فرم لباس و شیوه بازیگری  و بیان محاوره ای مادر زال / سوفیا نادری) و خلق صحنه های فرا واقعگرایی( منظور زمان ومکان بر مبنای نگرش اسطوره ای اعم از، خداشناسی هستی شناسی، انسان شناسی ، تولد و مرگ و نیز نامیرای ورویین تنی است. مثل نامیرایی سام و جمشید شاه و رویین تنی اسفند یار …) که در ( اکسسوار و لباس  و فرم بازی سام،( ساحل احمد دوست) و خوابگزار،جارچی و مرد غیب گوی هندی( امیر حسین فکری)  و سیمرغ ( الهه یوسفی ) و ندیمه ( سامره عاشوری) توضیح اینکه شکل و شمایل ندیمه گاه زمینی و گاه اسطوره ای دیده شد. و بازیگر نقش زال ( شایان حسین پور) کارگردان با تفکیک کردن صحنه ها، متناسب با رویدادها و موقعیتها، با تلفیق و انضمامی کردن دو زمان [  گاه در فضای زمان اسطوره ای  و گاه  در زمان واقعی ای ،تمامیت متن را سیال و  شناور  تماشایی کرد.

مولف و کارگردان ( نگار نادری) توسط نقال ( امیر تنها) و  بازیگران نقش  سام نریمان و  سیمرغ و ندیمه، زبان فاخر و ویژه جهان پر رمز و راز حماسه حکیم توس ابوالقاسم فردوسی، (شاهنامه) را که  اثر جاودانه و بی بدیل  و به تعبیری  شناسنامه تمدن و فرهنگ و  هویت کهن مرز و بوم ایرانیان است، در حد قابل قبول لحاظ کرد. کنش و واکنش بازیگران باور پذیر و قابل اعتنا تماشایی شد. گو اینکه بازی ساحل احمد دوست در نقش سام و امیر حسین فکری در نقشهای  خوابگزار و جارچی و مرد هندی اگر در ایفای نقش ( در چند صحنه و موقعیت ) از بازی اگزجره و غلو امیز پرهیز میکردند، شکل بازیشان در آنات نمایش جلوه مطلوب دراماتیکی به خود میگرفت. کارگردان از  محصور کردن نقال در طول نمایش اجتناب ورزید و در چند موقعیت نقال را در متن نمایش گنجاند و این امر موجب شد مخاطبان نه تنها با نمایش ارتباط برقرار کنند بلکه در متن نمایش حضور معنوی یافته و ناخود اگاه در فراز و فرود نمایش با کاراکتر ها همزاد پنداری کنند. سوفیا نادری در ایفای نقش( مادر زال) مشخصا دچار چالش شده بود زیرا هم باید فضای اسطوره ای را مد نظرمیداشت و هم مادر زمان حال را. وی روی  لبه باریک هنر بازیگری حرکت می‌کرد وسعی داشت نقش افرینی اش برای مخاطبان باور پذیر باشد. وی لحظاتی به این مهم دست یافت. حضور مردی از تبار هند( حسین فکری) در توالی نمایش حاکی از قرابت و تقارن و وجه اشتراک  دو تمدن و فرهنگ کهن شرق زمین بود. در صحنه ایکه زال با دیدن سام و همراهانش  با حالت تهاجمی که تشابه با حمله حیوانی داشت بسیار جالب بود تا  نقش مربی  در پندار و رفتار سوژه تربیت شده ( سیمرغ و زال) تماشایی گردد. صحنه نیاییش سام  که با اشاره انگشت از خدا میخواست که از اسمان بیاید کنارش بنشیند و   گله و شکایت کند که این کودک سپید موی وپیر وش( زال)  به سبب کدامین گناه نصیب اش شد؟ همین رویداد بیانگر نگرش خدا باوری از منظر اسطوره ای به منصه ظهور رسید. امیر تنها، نقش نقال  را اگر  آنطور که باید وشاید ایفا میکرد،تعالی و پاسداشت هنر نقالی، که متاسفانه رو به فراموشی دارد، پر رنگتر و جذاب‌تر تماشایی میشد.

در خاتمه به مولف و کارگردان و تیم اجرایی که  در زنده نگهداشتن اثر حماسی حکیم فردوسی  که میراث مانا و گران‌سنگ فرهنگ و تمدن  این مرز و بوم کهن محسوب میگردد، همت گماردند، خسته نباشید و دست مریزاد می‌گویم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *