زنانه شدن سالمندی؛ تهدیدات و تبعات آن
✍اکبر حیدرپور
سالخوردگی جمعیت هزینه های زیادی را بر لایه های مختلف جامعه تحمیل خواهد کرد. این موضوع در دراز مدت بر جمعیت مولد تاثیر نامطلوبی خواهد گذاشت و به طور یقین در رفاه اقتصادی هم موثر خواهد بود.
پدیده سالخوردگی در تمام دنیا محصول دو اتفاق است، اول طول عمر شهروندان و دوم افزایش میل به زندگی؛ برای مثال در برخی کشورها که تا حد زیادی توانستند بیماری را در سالمندان کنترل کنند و کیفیت زندگی آنان را افزایش دهند، میل به زندگی نیز در آنها افزایش یافت.
البته در نگاه کلی سالخوردگی جمعیت در جوامع دنیا یک تهدید محسوب نمی شود. زمانی این مسئله، شکل تهدید به خود می گیرد که نرخ زاد و ولد هم کاهش پیدا کند. یعنی جمعیت مولد و آن افرادی که باید وارد بازار کار شوند روند نزولی پیدا کند. پس به طور کلی اگر در یک جامعه جمعیت بالای ۶۰_۶۵ سال آن زیاد باشد عامل تهدید زایی نیست.
از طرفی پیشرفت تکنولوژی و بهداشت باعث شده درصد افرادی که بالای ۶۵ سال عمر می کنند افزایش پیدا کند. در نتیجه بالا رفتن بهداشت، میزان سلامت سالمندان و طول عمر آنها بیشتر و این باعث افزایش آمار سالمندی شده است.
اما اگر بخواهیم تبعات سالخوردگی جمعیت را بررسی کنیم، یکی از مهم ترین آنها تبعات اقتصادی است که باعث می شود در رشد و تحول اقتصادی ما تاثیر گذار باشد.
نتیجه یک پژوهش پزشکی معتبر می گوید به دلایل ژنتیکی و فیزیولوژیکی، به طور متوسط طول عمر آقایان نسبت به خانم ها کمتر است.
پس اگر به همین منوال نرخ سالمندی ما افزایش پیدا کند، ما در آینده نه چندان دور با پدیده زن سالمندی مواجه می شویم. یعنی جمعیت مردها کم شده و اتفاق زنانه شدن سالمندی رخ می دهد.
زنانه شدن سالمندی تبعات مختلفی دارد، از جمله اینکه اگر مردان سالمند به حمایت های انسانی مانند خانواده و نگهداری از لحاظ عاطفی و مالی و همینطور حمایت هایی که دولت انجام می دهد نیاز دارند، زنان سالمند به حمایت های بسیار بیش از این نیازمندند. چون بسیاری از خانم ها منبع درآمدی ندارند و از نظر وابستگی عاطفی هم بیشتر به خانواده وابسته هستند.
همچنین به دلیل تک فرزندی یا عدم فرزند آوری که با آن مواجه هستیم، اساسا خیلی از سالمندان در آینده، فرزندی نخواهند داشت که از آنها نگهداری کنند. نتیجه این می شود که دولت باید هرینه های زیادی را برای تاسیس خانه های سالمندی و نگهداری آنها صرف کند، در نهایت هزینه هایی که باید صرف امور عمرانی و توسعه شود صرف این بخش خواهد شد.
پر واضح است که بیشتر درآمد ناخالص ملی ما از نیروی جوان و مولد ماست. اتفاق زن سالمندی باعث خواهد شد ما نیازمند این باشیم که نیروی کار خود را هم از بیرون بیاوریم که آن هم آسیب ها و تبعات خود را خواهد داشت و باعث وابستگی شدید ما از از لحاظ اقتصادی به خارج از کشور خواهد شد.
همچنین افزایش بیماری های سالمندی که اتفاقی طبیعی است هزینه های هنگفتی را هم بر خانواده ها و هم جامعه برجا خواهد گذاشت.
پس روشن است برای جلوگیری یا کاهش پدیده زن سالمندی که در آینده نه چندان دور با آن مواجه خواهیم شد، باید تدابیر لازم اندیشیده شود تا تبعات منفی کمتری را شاهد باشیم.
دیدگاهتان را بنویسید