پنجشنبه / ۴ دی / ۱۴۰۴ Thursday / 25 December / 2025
×
بحث «جوانی جمعیت» در سال‌های اخیر به یکی از مهم‌ترین و اولویت‌دارترین مسائل کشور تبدیل شده است؛ موضوعی که دیگر صرفاً یک دغدغه آماری یا شعاری نیست، بلکه به‌طور مستقیم با آینده اجتماعی، اقتصادی ایران گره خورده است.
سقط جنین؛ حذف خاموش آینده ایران

سقط جنین؛ حذف خاموش آینده ایران

✍️اکبر حیدرپور

بحث «جوانی جمعیت» در سال‌های اخیر به یکی از مهم‌ترین و اولویت‌دارترین مسائل کشور تبدیل شده است؛ موضوعی که دیگر صرفاً یک دغدغه آماری یا شعاری نیست، بلکه به‌طور مستقیم با آینده اجتماعی، اقتصادی ایران گره خورده است.

متأسفانه باید پذیرفت اگر با همین روند فعلی پیش برویم، در آینده نه چندان دور، یعنی طی بیست تا سی سال آینده، ایران در زمره پیرترین کشورهای جهان قرار خواهد گرفت؛ پدیده‌ای که پیامدهای گسترده و جبران‌ناپذیری را به همراه خواهد داشت.

یکی از چالش‌های جدی در حوزه جمعیت، افزایش نگران‌کننده سقط جنین است؛ مسئله‌ای که کمتر به ابعاد واقعی و تبعات آن پرداخته می‌شود. طبق آمارهای اعلام‌شده، سالانه حدود ۵۳۰ هزار مورد سقط جنین در کشور اتفاق می‌افتد که عددی بسیار بزرگ و تأمل‌برانگیز است. هرچند بخشی از این آمار مربوط به سقط‌های درمانی و با تشخیص پزشک است که در چارچوب مسائل پزشکی و سلامت مادر انجام می‌شود، اما سهم قابل توجهی از این عدد به سقط‌ های خودخواسته اختصاص دارد؛ سقط‌ هایی که علاوه بر آسیب‌های جسمی، پیامدهای جدی روحی و روانی نیز به دنبال دارند.

یکی از ابعاد نگران‌کننده این مسئله، رواج سقط‌ های غیرقانونی و زیرزمینی است؛ اقداماتی که اغلب در محیط‌ های ناایمن و غیربهداشتی انجام می‌شود. در گفت‌وگویی که نگارنده با یکی از پزشکان متخصص این حوزه داشته، افزایش عفونت‌های شدید و همچنین عدم توانایی بچه دار شدن در آینده از جمله پیامدهای شایع این نوع سقط‌ ها عنوان شده است. نکته تأسف‌بار اینجاست که بسیاری از افراد، به دلیل نبود اطلاع‌رسانی صحیح، از عوارض بلندمدت و گاه غیرقابل جبران سقط جنین آگاهی کافی ندارند. اینجاست که نقش رسانه‌ها، خانه‌های بهداشت و نهادهای فرهنگی در آگاهی‌بخشی عمومی، بیش از پیش اهمیت پیدا می‌کند.

بر اساس بررسی‌ها و تحقیقات انجام‌شده، بخش عمده‌ای از داروهای مورد استفاده برای سقط جنین، به‌صورت قاچاق و خارج از شبکه رسمی درمانی تهیه می‌شود؛ داروهایی که مصرف آن‌ها نیازمند شرایط پزشکی خاص است اما متأسفانه بدون نظارت و با قیمت‌های گزاف، به آسانی در دسترس قرار می‌گیرند. در این میان، سلامتی افراد که باید اولویت نخست زندگی هر فرد باشد، قربانی ناآگاهی و سودجویی عده‌ای می‌شود.

جدا از آسیب‌های جسمی و روانی، ریشه‌یابی علل افزایش سقط جنین نیز امری ضروری است. یکی از دلایل مطرح‌شده، مشکلات اقتصادی است؛ عاملی که نمی‌توان آن را نادیده گرفت. اما اگر از منظر دیگری به آن نگاه کنیم، قابل تامل تر می شود. تصور کنید خانواده‌ای که یک فرزند سه یا چهار ساله دارد و تصمیم به سقط فرزند دوم می‌گیرد. اگر از این خانواده پرسیده شود آیا حاضرند فرزند فعلی خود را به دلیل مشکلات اقتصادی از زندگی حذف کنند!؟ بی‌تردید این سؤال برایشان شوک‌ آور و غیرقابل‌ هضم خواهد بود. در حالی که جنین نیز، هرچند در مراحل ابتدایی رشد، یک انسان است؛ انسانی که توان دفاع از خود را ندارد.

متأسفانه یک دیدگاه نادرست در میان برخی افراد رواج یافته که جنین تا چهار ماه و ده روزگی فاقد روح است؛ در حالی که از منظر اعتقادی و علمی، جنین از آغاز شکل‌گیری دارای حیات است.

گفتی است عادی‌ سازی سقط جنین، خطری جدی برای بنیان خانواده و ارزش‌های انسانی به شمار می‌رود.

شاید آنچه امروز بیش از هر چیز به آن نیاز داریم، کمی صبوری، آگاهی و فرصت دادن به خود و خانواده‌ها برای کنار آمدن با این موضوع است. تصمیمی که در چند دقیقه گرفته می‌شود، می‌تواند اثراتی مادام‌العمر بر جسم، روح و آینده یک خانواده و حتی جامعه بر جای بگذارد.

کاش خانواده ها کمی در این مورد صبور باشند و فرصت کنار آمدن با این موضوع را به خودشان بدهند. نقش نهادهایی مانند وزارت بهداشت، رسانه ها، دولت و.. درباره آگاهی بخشی به مسئله سقط، شاید بتواند این امار وحشتناک را که تاثیر زیادی در بحث جوانی جمعیت دارد تغییر دهد. امیدواریم این روند در ادامه جنبه کاهشی بگیرد.

اکبر حیدرپور

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *